مشمولک
مشمولک

مشمولک



دیشب تو کجا بودی من خواب تورو دیدم 
 
بین همه گلها از شاخه تو را چیدم

اون شاخه گل نازو بوییدم و بوسیدم

تو شاخه رویای من امید فردام شدی 

تو خواب شیرین من شریک غمهام شدی 

ستاره بخت من طلوع چشمام شدی 

یه قصه آشنا برای لبهام شدی 

من خوار مقیلانم تو شاخه گل افشون 

من برکه خشکیده تو زمزمه بارون

وقتی که به روی من خندانه نظر کردی 

دیدم ز کناره من مستانه گذر کردی 

چون سایه من با من از روز ازل بودی 

من شعر و غزل خواندم تو شعر و غزل بودی 

دیشب تو کجا بودی من خواب تورو دیدم 
 
بین همه گلها از شاخه تو را چیدم

اون شاخه گل نازو بوییدم و بوسیدم

تو شاخه رویای من امید فردام شدی 

تو خواب شیرین من شریک غمهام شدی 

ستاره بخت من طلوع چشمام شدی 

یه قصه آشنا برای لبهام شدی 

من خوار مقیلانم تو شاخه گل افشون 

من برکه خشکیده تو زمزمه بارون

وقتی که به روی من خندانه نظر کردی 

دیدم ز کناره من مستانه گذر کردی 

چون سایه من با من از روز ازل بودی 

من شعر و غزل خواندم تو شعر و غزل بودی 

گاهی به باران حسادت میکنم
که بی پروا
با آغوش گونه هایت
عشق بازی میکند !