مشمولک
مشمولک

مشمولک

خانه ابری مشمولک





امروز پنجمین آدینه از ماه اسد پنج میلیونیم سالگرد  جد بزرگ مشمولک مرحوم اناکولتولک مجلس ترحیمی در پارک ژوراسیک برپا گردید و به سخنرانی استاد مشمولک و هژولک در باب  انسان در زندگی معاصر گوش فرا می دهیم: 

انسان شهری صبحها را با زنگ دلنواز ساعت بیدار می شود نا با ناله های گوشخراش قوقولی قوقوله خروس همسایه!

هر روز صبح استحمام می کنند نه به خاطر آلودگی و پلیدی که سرتاسر وجودشان را فرا       می گیرد و هوای مسموم را با تمام وجود استشمام می کند بلکه بدلیل آنکه   درشهر  زندگی می کند.

دندانهایشان را هر روز ۳ نوبت هر نوبت ۶ بار مسواک می کنند به خاطر زیبایی و سلامت نه از باب دریدن خرخره این خلایق؟؟؟؟

عطر و ادکلن لازمه این زمانه است چون گل و شبدر و یونجه ای نمانده که از بوی آن سرمست شوند.

انسان شهری نیازی نمی بیند که با بیل و گلنگ با مردم بستیزد بلکه با لبخندی بر لب آهنگ آرزو  دارم که مرگت را ببینم را زمزمه می کند و دلیلی نمی بیند بر مرکب مادیان بنشیند چرا که براحتی از گرده این خلایق سواری می گیرد و نامش را خدمت به خلق می گذارد.

انسان پست مدرن دیگر از بیماریهای پیش پا افتاده چون ذات الریه نمی میرد چون در این زمانه ماشینی نه ذات انسانی برایش مانده به ریه ای برای تنفس هوای پاک.آنچه برای جانش شده درد تنهایی و حیرانی اوست که چون خوره به جانش افتاده .

دیگر دلتنگیهای انسان شهری را باد ترانه ای نمی خواند و آسمان پرستاره را خاستگاه جاودانگی خود نمی داند .

مامن آرزوهای او برجهای سر به فلک و اتاقهای تاریک و دلخوشی او ست بودن رنگ اتاقش با در و تخته های سرد و بی روح است.

کجایند آن دختران دشت؛ آن دختران انتظار و آن شیر آهنکوه مردان ؟؟

آیا چیزی مانده جز ابتذال؟

کودکان امروز  را بسیار هوشیار قلمداد می کنیم چرا که از بدو تولد با چشمهای کاملا باز به زندگی می نگرند ولی آیا دریدگی نگاهشان به خاطر سرگردانی در این عصر نابکار نیست و
چاره ای  جز لنگ و لگد به هر آنچه از گذشته به میراث مانده ندارند.

آری این چنین است نسل جدید و امروزی ما؟؟؟؟؟؟؟؟؟

آه مشمولک !!!!!!!         چی میگی هژولک ؟؟؟؟؟؟

                         خانه مان  کجاست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟